بایگانی

بایگانی مکتوبات علی عرب زاده

بایگانی

بایگانی مکتوبات علی عرب زاده

اینجا قرار است بایگانی‌ای باشد برای دسترسی آسان‌تر به مکتوباتم، اطلاع دوستانم از آنها و فراهم شدن امکان جستجوی اینترنتی‌شان.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

آمریکای پست مدرن بودریار

شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۴۸ ق.ظ
بنظرم تجربه خواندن آمریکای بودیار ، تجربه مواجه شدن با اثری ست که به درستی پست مدرن است . نه فقط از آن حیث که جنس تحلیل بودیار معیارهای پست مدرنیته را دارد و شاید اصلا پست مدرنیته با بودیاری بودن یکسان است بلکه از این جهت که در این سفرنامه ، آنچه بیش از همه رخ می نماید تناقض است .
بودیار که اغلب در موضعی که بنظر تمجید کنندۀ آمریکا می رسید ایستاده است در عین حال تحقیر کننده نیز هست . این ناسازواره ( به قول خود او ) حاصل وضعیتی ست که آمریکا به مثابۀ آرمان شهری نیهیلیستیک می تواند داشته باشد. آرمان شهری همزمان پُر و تهی ، همزمان دلنشین و رعب انگیز ، همزمان قابل تمجید و مستحق تحقیر .
پست مدرن بودن، باز به درستی در لحن و فرم نگارش بودیار نیز خودنمایی می کند . سارتر در مقاله ای که بر بیگانه کامو نوشته در باب نحو نگارش کامو و نیز همینگوی توضیحی می دهد که کم وبیش به نظرم در باب بودیار هم صادق است : « نزدیکی روش او به روش همینگوی پذیرفتنی است . نزدیک بودن روش این دو نویسنده مسلم است . در هر یک از نوشته های این دو نویسنده همان جملات کوتاه است که با جملات قبلی ارتباطی ندارد و هر یک برای خود جداگانه آغاز و انجامی دارند . هر یک از جملات درست مثل یک نگاه جدا بر روی حرکات و اشیاء است . با این همه من راضی نیستم بگویم که آقای کامو روش داستان نویسی آمریکایی را به کار برده است و یا از آن تاثیر پذیرفته . در مرگ در بعد از ظهر اثر همینگوی نیز که همین روش بریده بریدۀ نقل قول به کار رفته و هر جمله از عدم به وجود می آید روش خاص خود همینگوی دیده می شود .... حضور مرگ، در پایان راه زندگی ما، آیندۀ ما را در مه و دود فرو برده است . و زندگی ما بی فردا است . زندگی توالی زمان حال است . »
به بیان من،  فقدان مرکزیت ، که یکی از نشانه های جهان پست مدرن است در نگارش بودیار موجب شده تا پاراگراف ها و حتی جملات، هریک ، همچون تکثر انسان ها در اجتماع ، نمایانگر خودبنیادی باشند . بی ارتباط و زاده شده از عدم .
دیگر نشانه پست مدرنیته در آمریکای بودریار، شخصی شدگی و محلی بودن و خاص بودگیِ آن است . به این معنا که انبوه ارجاعات به مکان ها ، فیلم ها ، رخداد ها ، کتاب ها و چیزهایی که نویسنده خود آن ها را میشناسد و نیز دغدغه ای از بابت عدم شناخت خواننده ندارد، متن را گاه و بیگاه مبهم و دیریاب می سازد . همین وضعیت در مورد هموطن بودیار ،میشل فوکو ، نیز صادق است .
بودیار همچنین در روش نگاه کردن خود نیز منحصر به فرد و پست مدرن است . در جایی که دیگران با توسل به تحلیل های جامعه شناختی و تاریخی و یا از پس فلسفه های تاریخ در پی شناخت اقوام و ملل برمی آیند ، بودیار متد خودش را دارد : « در حالی که دیگران اوقات خود را در کتابخانه ها سپری میکنند ، من وقتم را در بیابان ها و جاده ها سپری میکنم . در حالی که آنها داده های خود را از تاریخ اندیشه ها به دست می آورند من داده هایم را از اتفاقات جاری، از زندگی خیابان ها و زیبایی طبیعت به دست می آورم . »
نهایتاً آنکه کتاب به هیچ وجه نگران اثبات ادعاهای خویش نیست و این نیز نشانۀ دیگر پست مدرن بودن آن است . در جایی بودیار خود نیز به همین امر اشاره میکند : «  مایلم به شیوه ای دیرینه بگویم که اگر نظرم اشتباه باشد چیزی را از دست نمی دهم . ولی اگر حق با من باشد همه چیز را به دست می آورم . »