آسیب شناسی رخوت 6
یادداشت های آرشیوی
نگاشته شده در تاریخ 11 / 12 / 1388
(این یادداشت در اصل برای شماره هفتم هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است )
7) بومی پذیری و عدم تجربه زندگی دانشجویی : به شهادت و اذعان اکثر قریب به اتفاق دانشجویان فعال در عرصه های سیاسی و فرهنگی آنچه بیش از همه موجب تقویت روحیه آرمان خواهی و مطالبه گری و به بیان دیگر باعث ایجاد انگیزه فعالیت در دانشجویان می شود محیط خوابگاه و زندگی دانشجویی است .
واضح است که دانشگاه بدون خوابگاه و اقتضائات خاص آن عملاً تفاوتی با دبیرستان و یا یک محیط کاری صرف نمی کند و این زندگی خاص دانشجویی است که باعث می شود سطح و نوع فعالیت ها در این محیط ها متفاوت باشد . فکر نمی کنم نیازی به تبیین خاص بودن این نوع از زندگی وجود داشته باشد چراکه دانشجویان خوابگاهی خود این نوع زندگی را تجربه می کنند و دیگر دانشجویان نیز با چند سطر از این وجیزه قادر به درک آن نخواهند بود .
اگر چه سیاست بومی پذیری منافعی نیز دارد (خصوصا در بعد مسائل مالی و اخلاقی ) اما نمی توان انکار کرد که با افزایش دانشجویان بومی در دانشگاهها سطح فعالیت ها به همان نسبت در حد یک دبیرستان تنزل پیدا می کند وضعیتی که کم و بیش در تمام دانشگاههای کشور وجود دارد و در دانشگاه ما نیز .
از دانشجویی که از زندگی دانشجویی فقط و فقط واحد پاس کردن و نمره گرفتن را تجربه کرده و جز طعم غذای مادر محترم در خانه طم دیگری (غذاهای لذیذ سلف دانشگاه !) را نچشیده و برای یکبار هم که شده درگیر چالش های زندگی با چند نفر دیگر در یک اتاق 12 متری نشده است چه انتظاری بیش از این می توان داشت ؟
اساساً انچه به شکل گیری شخصیت افراد در دوران تحصیل در دانشگاه کمک می کند نه صرف عنوان دانشجو ست بلکه زندگی خاص خوابگاهی با تمام خوبی ها و بدی های آنست !
برای فهم بهتر این موضوع نگاهی بیندازید به تفاوت بارز دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشجویان غیر حضوری با آن دسته ای که بشکل حضوری در دانشگاههای دولتی یا آزاد تحصیل می کنند !
هر چند این قاعده همانند بسیاری قواعد دیگر استثناء هم دارد اما استثنائات آن آنقدرها نیست که موجب رد اصل ادعا شود .
حتی نگاهی اجمالی به لیست فعالین دانشجویی در دانشگاه معظم ! قم نیز با تمام کمبودها و کاستی هایش حکایت از همین جریان دارد !
ممکن است گفته شود که بومی پذیری یک سیاست کلی است و کسی جز مسئولین امر در وزارتخانه یا مجلس توانایی تغییر یا تعدیل آن را ندارند و طرح آن دردی را دوا نمی کند ! البته اینطور نیست و آنقدر که در دانشگاه قم بومی پذیری بشکل فزاینده اعمال می شود در دانشگاههای دیگر اینطور نیست مضافاً به اینکه هدف این نوشتار تبیین دلایل کم کاری تشکل های دانشجویی و بی انگیزه گی دانشجویان دانشگاه قم است و نه لزوماً ارائه ی راه حل های کوتاه مدت عملی برای آن .
نکته ی دگیری را لازم می دانم به آن اشاره کنم این است که توجه به میزان و نوع فعالیت های همین دانشجویان بومی در داخل محیط سکونت خودشان برای مثال در پایگاههای بسیج ، هیئات ، کانون ها و موسسات فرهنگی و ... موید همین مطلب است که این افراد بدلیل عدم درک معضلات و مسائل خاصی که جز با زندگی در خوابگاه و محیط های دانشجویی احساس نمی شود نیازی به موضع گیری و فعالیت در این زمینه ها و این قالب ها نمی بینند و نه بدلیل تنبلی و یا بی انگیزه گی (هرچند این مطلب راجع به همه صدق نمی کند !) .
شاید راه حل این مسئله تبیین عمومی تر و شفاف تر این مشکلات سیاسی ، فرهنگی و صنفی از جانب تشکل های دانشجویی دانشگاه باشد برای آنکه درصد بیشتری از دانشجویان را متوجه و سپس درگیر حل آنها نماید .