آن رکن پنجمی
یادداشت های آرشیوی
نگاشته شده در تاریخ 15 / 9 / 1388
(این یادداشت در اصل سرمقاله شماره سوم هفته نامه سوزنبان است)
مروی است( از اما علی ابن موسی الرضا) که بنای اسلام بر پنج رکن است. و پنجمین آنها که مهمترین نیز است و چهار رکن دیگر بر آن استوارند ولایت است.
پرداختن به حقیقت ولایت به مثابه رکن اساسی دین مبین اسلام هم از گنجایش این قلم بیرون است و هم این این ستون مجال بررسی تمام وجوه آن را ندارد. منتهی هدف حقیر از نگاشتن آنچه می خوانید سوالیست که مدتی ذهنم را مشغول به خود داشت. بهتر آن دیدم تا با طرح برخی از شقوق آن بابی برای آغاز بررسی های دقیق تر این موضوع بگشایم
آیا واقعا با خود اندیشییده اید که این ولایت که بنای اسلام بر آن استوار است حقیقتا چیست ؟
آیا ولایت پیش گفته در کلام امام رضا (ع) وابسته به زمان و در محدود عصر خاصی است یا حقیقتی ثابت و ابدی است ؟ نسبت بین دیگر ارکان واصول دین اسلام با ولایت چگونه است ؟
آیا اساسا ولایت به حوزه فردیات انسان مسلمان محدود می شود و یا امور اجتماعی و فردی نیز متاثر از آن است؟ ولی کیست ؟ و این ولایت چگونه دراو ظهور می یابد ؟ وظیفه مسلمانان و موالی در برابر ولی چگونه است ؟ نحوه شناختن ولی و حدود اختیارات و وظایف او در زمان غیبت امام معصوم چگونه است ؟
وهزاران سوال از این قبیل که شاید دهه ولایت آغاز مبارک و میمونی برای پرداختن هر چه عمیق تر به آن می باشد.
والسلام علی من اتبع الهدی