مدلی برای تکرار شدن
یادداشت های آرشیوی
نگاشته شده در تاریخ 22 / 9 / 1389
تاملی در باب ضرورت الگوگیری از روح بسیج در جنبش نرم ا فزاری (این یادداشت در اصل برای شماره چهاردهم هفته نامه سوزنبان ویژه روز بسیج نگاشته شده است.)
مقام معظم رهبری (روحی فداء) : اگر بگوئیم قوام
انقلاب به بسیج است حرف گزافی نگفته ایم .
اگر انقلاب اسلامی آغاز تغییر در
معانی ، مفاهیم ،ساختار ها و نظامات (سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و ...) و تحول در
نفوس بشری هست – که هست – ضرورتاً برای تمام موارد مذکور نیازمند مدل و الگوی خاص
خود (یعنی الگوی اسلامی – انقلابی ) می باشد ؛ چرا که افراد خاص با توانایی های
منحصر به فرد هیچگاه پاسخگوی نیازمندی های بلند مدت و فراملی در حد و اندازه ی
آرمان های انقلاب اسلامی نیستند . (در همین باب توجه کنید به دولت دکتر احمدی نژاد
)
به همین دلیل انقلاب نیازمند تدوین مبانی و اصول خود در درجه اول و سپس مدل
سازی بر مبنای آنها برای نیل به ساختار های محسوس و اجراشدنی در تمام زمینه ها و
ابعاد می باشد . در حقیقت این فرآیند بخش اعظم همان چیزی است که امام خامنه ای(روحی
فداء) در بیانات خویش از آن به جنبش نرم افزاری و یا تولید علم بومی یاد میکنند
.
نمونه قابل ذکر برای این پروسه (که بسیار نیز از آن سخن گفته شده است و بسیار
نیز مغفول مانده است) نظام ولایت مطلقه فقیه ، به مثابه ی نظام سیاسی خالص اسلامی
بر مبنای اصول و ارزشهای اسلام ناب شیعی می باشد . نظام ولایت فقیه که حاصل بیش از
هزار سال تکاپوی اسلام شیعی در گستره جهان اسلام و در تقابل و تعامل با جهان اهل
سنت است بالاخره و با شجاعت و بصیرت حضرت امام خمینی(قدس سره الشریف) و در جریان
انقلاب اسلامی شکل محسوس و بیرونی به خود گرفت و از عالم ذهن فقها و علمای شیعه قدم
به عرصه اجتماع نهاد .
اما فراتر از این نظامات خاص سیاسی ، اقتصادی و ... ،
انقلاب اسلامی واجد کلان مدل هایی نیز هست که اختصاص به یک زمینه ی محدود نداشته و
اساساً صفت ذات انسان و جامعه ی اسلامی و انقلابی می باشد . ویژگی هایی از قبیل
نظام توحیدی و خدا محور ، نظام ولایی و امام محور ، دین مداری و حیات دینی و ... .
بطور مثال در نظام ولایت فقیه بعنوان یک نظام خاص سیاسی شاهد پارامتر هایی از قبیل
ولایتمداری و دین محوری هستیم که اختصاصی به ولایت فقیه نداشته ولی این نظام بدون
وجود آنها اساساً مجالی برای ظهور نمی یابد .
یکی از این کلان مدل های اصیل و
اختصاصی انقلاب اسلامی که اولین بار به طور جدی در جریان جنگ تحمیلی ظهور گسترده
اجتماعی و رسانه ای یافت ، بسیج مستضعفان می باشد .
بسیج متاسفانه از دو بعد
مفهومی مورد بی مهری قرار گرفته است ؛ اول آنکه بسیج اشاره به تمامی مستضعفان عالم
داشته و اختصاصی به ایران ، شیعیان و حتی مسلمانان ندارد حال آنکه شاهدیم حتی در
میان مسئولان بسیج نیز این نکته اغلب مورد بی توجهی واقع می شود . واقعیتی که در
ابتدای انقلاب و بواسطه ی ارتباط معنوی جامعه ی آنروز با حقیقت انقلاب بطور شهودی
مورد توجه و تاکید اکثر اقشار مردم بوده است .
دومین بخش از جفاهایی که در حق
بسیج شده است محدود نمودن آن در بسیج نظامی است . مسئله ای که شاید حاصل تقارن آغاز
حرکت گسترده بسیج و ظهور اجتماعی آن با جنگ تحمیلی باشد و باعث متبادر شدن این معنا
شود که بسیج به منزله ی یک گروه نظامی داوطلب مردمی و حامی نظام جمهوری اسلامی است
حال آنکه بسیج نظامی (با تمام اهمیت آن و بدون بی توجهی به نقش آن در مسیر انقلاب)
تنها یکی از تجلیات این شجره طیبه می باشد . همانطور که در سالهای آغازین استقرار
نظام جمهوری اسلامی و همزمان با جنگ تحمیلی نیز در عرصه سازندگی و آبادانی شاهد
بعدی دیگر از ابعاد این روح انقلابی بودیم و هم اکنون نیز در قالب اردوهای جهادی
هستیم .
با فاصله گرفتن از سالهای دفاع مقدس و آغاز فعالیت دولت های سازندگی و
توسعه سیاسی همزمان و همگام با سایر شاخصه های اصیل انقلابی و اسلامی که خواسته
توسط معاندان و یا نا خواسته توسط دوستان غافل مورد هجمه قرار گرفت یا به فراموشی
سپرده شد ، بسیج نیز محدود به برخی ظواهر و روبناها شد و نه تنها به مثابه ی یک روح
برای تمام پیکره ی جامعه انقلابی ایران جریانی فعال و پویا نبود بلکه بعضاً از همان
مواضع پیشین خود نیز مجبور به عقب نشینی شد .
هرچند در سالهای اخیر و در بعض
حرکتهای محدود و از جانب برخی مجامع و افراد خاص شاهد زنده شدن و احیاء مجدد بعضی
از مولفه های روحیه بسیجی بودیم اما هنوز نیز ساختارهای غرب زده و آشفته ی جامعه ی
اکنونی ما قابلیت پذیرش روح خلاف آمد عادت بسیج را ندارد .
یکی از عرصه های
نیازمند حرکتهای بسیجی وار برای پیشبرد مقاصد آن ، جنبش نرم افزاری و تولید علم
بومی است . حوزه ای که بی هیچ شک و به شهادت تاکیدات روز افزون مقام عظمای ولایت
(روحی فداء) و اقتضائات اجتماعی و بین المللی مهم ترین و سرنوشت سازترین قدم
برنداشته شده ی انقلاب است که محتاج حرکت بسیجیان می باشد .
تبیین مولفه های
کلیدی روح بسیج و حرکت بسیجی و نسبت آن با جنبش نرم افزاری نه در توان این قلم است
و نه در حوصله ی این یادداشت، اما همینقدر هست که اگر کاری از ساختارهای فعلی
آموزشی و تحقیقاتی ما بر می آمد قاعدتاً باید با گذشت بیش از سی سال از آغاز انقلاب
اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی شاهد نتایجی هرچند اولیه و جزئی می بودیم اما
این انتظار اساساً یک انتظار عبث و آب در هاون کوبیدن است چرا که ساختارهای غربی و
غرب زده ی نظام آموزشی (اعم از منابع ، اساتید ، روش تحقیق و تدریس و...) با انقلاب
و اسلام در تعارض جدی و مبنایی قرار دارد و از این کوزه همان برون تراود که در اوست
... (نگاهی کوتاه به فارغ التحصیلان دانشگاهی و تحقیقات و کتب آنان موید جدی این
مدعاست)
جنبش نرم افزاری که گام بعدی در حرکت انقلاب است و بدون آن بی هیچ تردید
در جا خواهیم زد و راه به مقصود (که عبارت باشد از نیل به جامعه آماده گر برای ظهور
)نخواهیم برد ، جز از کانال پژوهش و تحقیق با روح بسیجی قابل دستیابی نیست و بدون
شک میان جنبش و بسیج نسبتی وثیق برقرار است که این را بدون آن تحققی نخواهد بود ...
والسلام علی من التبع الهدی